وحشت از سرنوشت محتوم نظام ولایت
چپاول اموال مردم ایران و موضوع حقوق های نجومی به موضوع بغرنجی در جنگ و جدال درونی رژیم تبدیل شده است. پیامدهای این رسوایی برای رژیم آنچنان خطرناک است که عوامل و رسانههای حکومتی بعضاً نسبت به سرنوشت رژیم هشدار میدهند و از تعمیق و گسترش جنگ گرگهای درون نظام ابراز نگرانی میکنند.
یکی از مهرههای باند رفسنجانی - روحانی در روزنامه حکومتی اعتماد 23تیر95 ضمن ابراز وحشت از عواقب هزینهای که کلیت نظام آخوندی در ماجرای افشای حقوق های نجومی متحمل میشود، مینویسد: ”باید به این مهم توجه کرد که برخوردهای ناهماهنگ، نسنجیده، سطحینگر و غیرکارشناسی تنها میتواند گستره و عمق فجایع را افزایش دهد. این نگرانی وجود دارد که به اعتبار این بحرانها اصل بقا در کشور با خطر مواجه شود“.
روزنامه آرمان 23تیر 95 نیز همانند روزنامه اعتماد از شرایط بغرنجی که افشای فیشهای حقوقی برای رژیم آخوندی بهوجود آورده ابراز وحشت کرده است. از نظر نویسنده، موضوع افشای فیشهای حقوقی و رسوایییی که دامنگیر نظام کرده، در حال حاضر آن را آسیبپذیر کرده است: ”در شرایط کنونی برخی از مقامات رسمی کشور از چنین وضعیتی به نام «فساد سیستمی» یاد میکنند که یک چالش بسیار خطرناک برای نظامهای سیاسی در هر کشوری است. بدون شک یکی از پیامدهای مهم فساد سیستمی «مشروعیت سوزی» است که تنها گریبان قوه مجریه را نمیگیرد و به کل ساختار نظام سیاسی ارتباط پیدا میکند“.
وحشت از سرنوشت نظام منحصر به رسانههای باند رفسنجانی- روحانی نیست، بلکه رسانههای وابسته به سپاه و باند خامنهای نیز همین نگرانیها را منعکس میکنند. روزنامه جوان 23تیر 95 در این زمینه مینویسد: ”فساد سیستماتیک همه را میبلعد و چیزی باقی نمیگذارد“.
روزنامه رسالت به وجه دیگری از جدال بر سر حقوق های نجومی اشاره کرده و با نقلقول از مقالهای در نشریه اکونومیست، موضوع جدال بر سر فیشهای حقوقی نجومی در رژیم آخوندی را به انتخابات ریاستجمهوری آتی رژیم ربط میدهد و مینویسد: ”موضوع فیشهای حقوق نجومی مدیران اجرایی (CEOs)، یک معضل جهانی است، درست مانند انتخابات آتی ریاستجمهوری ایران که در آن موضوع حقوقهای نجومی مدیران سرنوشتساز شده است“.
طبعا مشروعیت سوزی که نویسنده مقاله روزنامه حکومتی آرمان به آن اشاره میکند، در چارچوب نظام آخوندی است وگرنه برای همه مردم ایران عدم مشروعیت رژیم امری بدیهی است، و این رژیم نامشروع، ضدمردمی و محتوم به سرنگونی است.
و روشن است که رعشه سرنگونی که رسانههای رژیم به آن اشاره میکند صرفاً محصول افشای لیستهای حقوق های نجومی نیست بلکه محصول کارنامه جنایتبار و غارتگرانه رژیمی است که تمامی مردم ایران خواستار سرنگونی آن هستند.
آثار و عواقب این بحران نیز که بعضاً رسانهها و مهرههای رژیم را به وحشت آورده به شقه هرچه بیشتر رژیم راه میبرد و قیامی را زمینهسازی میکند که نیروی اصلی آن ارتش بیکاران، ارتش حاشیه نشینان، فارغالتحصیلان بیکار دانشگاهی و همه اقشار محروم مردم ایران خواهند بود که بساط غارت و دجالگری آخوندی را از پهنه ایرانزمین جارو خواهند کرد. این سرنوشت محتوم نظام ولایتفقیه است که مهرهها و مزدوران آن را در حال حاضر نگران کرده است.
No comments:
Post a Comment